بعد از 8 سال...
زندگی عجیب غریبه،
بعد از مدتها دوباره اومدم اینجا... ولی نه اینکه بمونم...
مثل یه خونه قدیمی می مونه که دوباره دلت تنگش بشه،
تنگ در و دیوار و آجر به آجرش.
نمیدونم چی بگم...
دیگه نمی نویسم. از وقتی درگیر موبایل شدم و از کاغذ و مداد فاصله گرفتم انگار پریدم به یه دنیای دیگه.
توی این سالها چیزهای زیادی توی وجودم تغییر کرد، با اتفاقات این سالها، روزهایی که بر همه ما گذشت...
نزدیک یلداست...
آخرین پست وبلاگ مربوط به آذر 92 بود.
با آذر 1400 تجدید دیدار شد.