خزون نامه ی دلم...

برگی خزان دیده در ایوان بهارم , دردا که درین دنیای بی مرهم دگر جایی ندارم !...

خزون نامه ی دلم...

برگی خزان دیده در ایوان بهارم , دردا که درین دنیای بی مرهم دگر جایی ندارم !...

من خسته است !...


باید خودم را ببرم خانه !

صورتش را بشویم !

ببرم دراز بکشد !

دلداریش بدهم تا فکر نکند !

بگویم نگران نباش , میگذرد !

باید خودم را ببرم تا بخوابد !
من خسته است !...





مترسک !...


تو ای مترسک !


آنقدر دستهایت را باز نکن.....


کسی تو را در آغوش نمیگیرد.... 


ایستادگی همیشه تنهایی میاورد!....







چه خوب , آدمی میمیرد !...


باغبانی پیرم ؛


که به غیر از گلها , از همه دلگیرم ؛


کوله ام غرق غم است ؛


آدم خوب کم است ؛


عده ای بی خبرند ؛


عده ای کور و کر اند ؛


و گروهی پکرند ؛


دلم از این همه بد میگیرد ؛


و چه خوب , آدمی میمیرد !...






یه ماهی بود یه دریا...



یه ماهی بود یه دریا

یه آسمون زیبا

یه قایق شکسته

یه ماهی‌گیر تنها…



یه ماهی‌گیر که دریا

دنیای باورش بود

خیال صید ماهی

امید آخرش بود



یه ماهی که حواسش

به آینه‌های نور بود

فکر شب عروسی

تو حجله‌ی بلور بود



ماهی شده بود باورش

تور اگه بندازن سرش

می‌شه عروس ماهیا

شاه‌ماهی می‌شه همسرش!



ماهی نمی‌شد باورش

تور که بیفته رو سرش

نگاه گرم ماهی‌گیر

می‌شه نگاه آخرش…



ماهی لبش می‌خندید

به قحطی صداقت

به دشنه‌ای که خورده

تو سفره‌ی رفاقت



ماهی نفهمید چه کسی

سینه‌ی خسته‌شو درید

کدوم لب گرسنه‌ای

شوری بخت‌شو چشید



ماهی هرگز نفهمید

که تور و بند و صیاد

نمی‌شه عشق شیرین

برای قلب فرهاد




همایون هشیارنژاد






مرده پرست...



در حیرتم از مرام این مردم پست


این طایفه ی زنده کش مرده پرست


تا هست به ذلت بکشندش به جفا


تا رفت به عزت ببرندش سر دست


...






شعر تنهایی...



سکوت کوچه های تار جانم، گریه می خواهد


تمام بند بند استخوانم گریه می خواهد


بیا ای ابر باران زا، میان شعرهای من


که بغض آشنای آسمان گریه می خواهد


بهاری کن مرا جانا، که من پابند پاییزم


و آهنگ غزلهای جوانم گریه می خواهد


چنان دق کرده احساسم میان شعر تنهایی


که حتی گریه های بی امانم، گریه می خواهد






تنهایی...



تنهایی


ذره ذره خودی نشان می دهد


وقتی تو آنقدر کم پیدایی که


سنگینی روزگارم را مورچه ها به کول می کشند و


من تماشایشان می کنم